شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۴
۰ نفر

مهدی سقطچی: سال۱۳۷۵ بود که مجید مجیدی، داستان خواهر و برادری را به تصویر کشید که تنها یک جفت کفش مشترک داشتند؛ کفشی که باید نوبتی پا می‌کردند و زود به دیگری می‌رساندند.

بچه های آسمان

فيلم مجيدي، داستاني انساني را به تصوير مي‌كشيد. از آن سال‌ها، زمان زيادي گذشته. مجيد مجيدي فيلم‌‌هاي ديگري ساخته و بازيگر نقش علي، در گوشه‌اي از تهران نقاشي ساختمان مي‌كند. اما انگار هنوز كه هنوز است، كفش نو، دغدغه خيلي‌هاست؛ آن هم داشتن آن در آستانه سال نو؛ آنقدر كه عده‌اي از جوانان تهراني، آستين‌‌هايشان را بالا بزنند و 1394جفت كفش تهيه كنند و به پاي1394 كودك دبستاني محروم تهراني برسانند. بچه‌هاي آسمان هنوز هستند.

  • ايده چطور شكل گرفت؟

آذرماه بود كه اميرحسين شمشادي، به فكر برگزاري يك رويداد خيريه مي‌افتد؛ رويدادي كه هم به كودكان مربوط باشد و هم به نوروز. از طرفي با رويدادهاي معمولي كه از طرف خيرين برگزار مي‌شود هم متفاوت باشد. اميرحسين، همراه با 2نفر از دوستانش پروژه‌ جذابي را براي خودشان تعريف مي‌كنند. جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي، خريد 1394جفت كفش براي كودكان نيازمند و مهم‌تر از همه رساندن كفش‌ها به كودكان، به‌گونه‌اي كه هم كودكان كفش‌هاي موردنظر را بپسندند و هم اينكه اين كفش‌ها، دقيقا اندازه پاي اين كودكان باشد. آن‌چيزي كه اين پروژه خيريه را متفاوت مي‌كند، همين است؛ يعني خريد كفش به اندازه پاي كودكان نيازمند.

اميرحسين از همان ابتدا نمي‌خواست راهي كه بعضي‌هاي ديگر رفته‌اند را برود؛ يعني جمع‌آوري مقداري پول، خريد فله‌اي مايحتاج و رساندن آن بدون هدف به‌دست نيازمندان، باز هم به‌صورت فله‌اي و بدون شناسايي. او و دوستانش مي‌خواستند هرچه بيشتر و بيشتر، اين پروژه به هدف اصلي خود برسد؛ به‌همين‌خاطر آنها همه دوستانشان و همه كساني را كه فكر مي‌كردند مي‌توانند روي آنها حساب كنند براي برگزاري نخستين جلسه هماهنگي دعوت كردند. جلسه در بيستمين روز از آذرماه برگزار شد. 20نفر در آن جلسه شركت كردند. آنچه شمشادي از آن جلسه مي‌گويد جالب است:« در ابتدا وقتي گفتيم كه هدفمان چيست، بعضي از حاضران حتي ما را مسخره كردند. آنها مي‌گفتند كه خريد و اهداي 1394 جفت كفش به نيازمندان، كار سخت و متفاوتي نيست كه بخواهيم براي آن نگران باشيم و بخواهيم انرژي زيادي بگذاريم. آنها مي‌گفتند كه هدفي كه براي پروژه انتخاب شده، هدف كوچك و ساده‌اي است. بهتر است پروژه اهداف بزرگ‌تري داشته باشد. اما در آخر همه اعضا با پروژه و همينطور شيوه كار آن موافقت كردند. پس از آن بود كه كار اصلي شروع شد».

  • ايده چطور اجرا شد؟

پس از آنكه او و دوستانش به توافق رسيدند، آستين‌ها را بالا زدند تا در فرصت كمي كه باقي مانده بود، پروژه را به سرانجام برسانند؛ يعني در فاصله‌اي كه كمتر از 100روز به نوروز مانده، هم كمك‌ها را جمع‌آوري كنند، هم كفش‌ها را بخرند و هم آنها را به نيازمندان برسانند. نخستين قدم اطلاع‌رساني بود. 2 روش براي اين اطلاع‌رساني انتخاب شد؛ يكي شبكه‌هاي اجتماعي و ديگري تبليغات دهان به دهان. نخستين آگهي در شبكه اينستاگرام منتشر شد. شمشادي مي‌گويد: «درست يكي‌دو روز بعد ازانتشار اين آگهي، خانمي با ما تماس گرفت و نخستين كمك را به اين پروژه اهدا كرد». كمكي كه هم چراغ اول پروژه را روشن كرد و هم بچه‌هاي پروژه را دلگرم.

با واريز نخستين كمك كه مبلغ آن 3/5ميليون تومان بود، مسير كار كمي روشن مي‌شود؛ اينكه حالا بايد كفش‌ها از منابع مورد نظر تهيه شوند. شمشادي در مورد انتخاب كفش‌ها مي‌گويد: «يكي از اتفاقات خوب، آشنايي با مدير يك برند توليد كفش بود. ايشان علاوه بر اينكه به پروژه كمك مالي كردند ما را در انتخاب كفش‌هاي مناسب هم ياري كردند». معياري كه او و دوستانش براي كفش‌ها انتخاب كرده بودند مشخص بود. كفش‌هاي آنها مي‌بايست ايراني باشند، توسط توليدكنندگان معتبر توليد شده باشند و مهم‌تر از همه اينكه مدل‌هاي آنها زيبا، به روز و متنوع باشد. اين مدير توليدي كفش، اعضاي گروه را در يافتن و انتخاب كفش‌هاي مناسب كمك مي‌كند. كمك‌هاي او باعث مي‌شود كه گروه بتوانند درمواردي كفش‌ها را با قيمت 18هزار تومان خريداري كنند، آن ‌هم درحالي‌كه قيمت عمده‌فروشي آنها 26هزار تومان بوده است. يكي از اعضاي گروه در اين‌مورد مي‌گويد: «وقتي كه كفش مورد نظر را پيدا مي‌كرديم، با فروشنده آن وارد مذاكره مي‌شديم و تا جاي ممكن قيمت‌ها را پايين مي‌آورديم. فروشندگان هم با توجه به اينكه هدف، كار خيريه بود، با ما همكاري مي‌كردند. اين خريدهاي 18هزارتوماني در حالي اتفاق مي‌افتاد كه قيمت تك‌فروشي كفش‌هاي تهيه شده در فروشگاه‌هاي سطح شهر بيش از 50هزار تومان است و هنوز تهيه اين مبلغ براي خانواده‌هاي زيادي سخت است». با گذشت زمان كمك‌ها به مرور به‌دست اعضاي گروه مي‌رسيد و آنها نيز بعد از دريافت كمك‌ها، كفش‌هاي مورد نظر را تهيه مي‌كردند. كفش‌هاي خريداري شده نيز به انباري در تجريش انتقال پيدا مي‌كرد تا به‌دست صاحبان اصلي برسد. در اين بين، با توجه به تجربه گروه، حداقل مبلغ كمك نيز مشخص شد؛ 18هزار تومان. درحالي‌كه بودند افرادي كه كمك‌هايي در حد 3يا 4ميليون تومان انجام مي‌دادند، گروه تصميم مي‌گيرند حداقل مبلغ كمك را نيز تعيين كنند تا همه افراد بتوانند با هر توان مالي در اين طرح شركت كنند.

  • كفش‌ها چگونه به‌دست صاحبان آنها مي‌رسيد؟

پس از انتخاب و خريد كفش‌‌ها، نوبت به اهداي آنها به صاحبان اصلي‌شان مي‌رسد. اعضاي گروه، براي انتخاب نيازمندان نيز 3معيار اصلي را براي خود تعيين مي‌كنند؛ نخست اينكه كودكان نيازمند باشند، دوم اينكه در محدوده سني دبستان و سوم اينكه مشغول تحصيل باشند.

براي يافتن نيازمندان واقعي، اعضاي گروه به سراغ مدارس ابتدايي حاشيه تهران مي‌روند. گروه در هر مدرسه با كمك مدير آن مدرسه، كودكان نيازمند را شناسايي كرده و از طريق آنها كفش را اهدا مي‌كرد؛ يعني از طريق فردي كه بيشترين آشنايي را با وضعيت خانوادگي و مالي دانش‌آموزان دارد. فعاليت گروه به اين شكل نبوده كه به همه دانش‌آموزان يك مدرسه كفش اهدا شود چون در مدارس مناطق مختلف، دانش‌آموزاني با سطوح مالي مختلف حضور دارند و اهداي كفش به همه دانش‌آموزان يك مدرسه، چندان با هدف گروه كه رساندن كمك‌ها به‌دست نيازمندترين دانش‌آموزان است، سازگاري نداشت. بعد از انتخاب مدرسه و معرفي دانش‌آموزان و انتخاب آنها، نوبت به گام نهايي مي‌رسد؛ يعني رساندن كفش‌‌ها به پاي دانش‌آموزان و انتخاب كفش مناسب براي هر كدام از دانش‌آموزان، به‌گونه‌اي كه هم كفش دقيقا اندازه پاي دانش‌آموزان باشد و هم آنها رنگ و مدل آن را بپسندند.

به همين‌خاطر، گروه بعد از هماهنگي با مدرسه موردنظر، به آن مدرسه مراجعه و از دانش‌آموزان مورد نظر خواسته مي‌شود تا براي انتخاب كفش‌ها به نمازخانه مدرسه بروند. در نمازخانه، اعضاي گروه با تعداد زيادي كفش در مدل‌‌هاي متنوع و البته با لب‌هايي خندان، منتظر دانش‌آموزان مي‌مانند تا كفش‌هاي مورد نظر را در اختيار آنها بگذارند، درست شبيه يك فروشگاه كفش كه فروشندگان كفش مدل مورد پسند شما را به شما ارائه مي‌دهند، آن را به پاي شما اندازه مي‌كنند و همه تلاش‌شان را مي‌كنند تا شما از خريدتان راضي باشيد. با اين تفاوت كه در نمازخانه مدارس انتخاب شده، پولي از دانش‌آموزان دريافت نمي‌شود. دانش‌آموزان كفش مورد نظر خود را از ميان مدل‌هاي موجود انتخاب مي‌كنند و آن را مي‌پوشند. اگر هم كفشي اندازه‌اش كوچك‌تر يا بزرگ‌تر از پاي آنها باشد، مي‌توانند آن را تعويض كنند.

حتي تصور چنين صحنه‌اي نيز لذتبخش است. تصور كودكاني كه با اشتياق و البته بدون ترس از توانايي خريد يك كفش، آن را انتخاب مي‌كنند و مي‌پوشند. تجربه يكي از همراهان طرح در اين مورد جالب است. او مي‌گويد: «در يكي از مدارس، وقتي كفشي را به پاي كودكي اندازه كردم، ديدم كه كفش براي او تنگ است، به همين‌خاطر از او خواستم كه كفش را از پايش بيرون بياورد. اما او امتناع مي‌كرد. مي‌توانستم از چشمانش بخوانم كه مي‌ترسد از اينكه من كفش را از او بگيرم و ديگر كفش نداشته باشد. راضي بود كه كفش‌اش كوچك‌تر از اندازه واقعي‌اش باشد، حتي اگر پايش را اذيت كند».

بعد از اينكه دانش‌آموزان كفش‌هاي مورد نظر خود را انتخاب مي‌‌كنند، كفش‌ها بسته‌بندي مي‌شوند و در اختيار مدير آن مدرسه گذاشته مي‌شوند تا به دانش‌آموزان موردنظر هديه شوند. شمشادي در اين مورد مي‌گويد: «ما تلاش مي‌كرديم تا از هرشماره كفش، 10تا 15مدل با خود به مدارس ببريم. نمي‌خواستيم دانش‌آموزاني كه ما به آنها كفش هديه مي‌كنيم قابل شناسايي باشند؛ يعني همكلاسي‌هايشان بدانند كه آنها كفش سال نوي خود را از ما هديه گرفته‌‌اند».

  • گامي كه آغاز يك راه است.

اهداي 1394جفت كفش به كودكان نيازمند نخستين گام گروهي است كه مديريتش با اميرحسين شمشادي است و البته فعلا نامي ندارد. آنها ماموريت خود را اينگونه تعريف كرده‌اند؛ «ما يك گروه مردمي هستيم و تلاش مي‌كنيم به دانش‌آموزان دبستاني نيازمند كه به‌علت فقر قادر به تأمين مايحتاج اوليه‌شان نيستند، كمك كنيم». اين گروه، در كنار بيانيه ماموريت براي خود چشم‌انداز و ارزش‌هايي را نيز تعيين كرده است. در چشم‌انداز اين گروه مي‌توان اين موارد را ديد: تلاش براي خلق آينده‌اي بهتر براي كودكان دبستاني نيازمند، لذت‌بخش‌تر كردن زندگي براي كودكان دبستاني محروم، به ارمغان آوردن رفاه و شادي و برابري براي كودكان دبستاني نيازمند و داشتن ايراني بدون دانش‌آموز دبستاني محروم. در ميان ارزش‌هايي كه براي خود تعريف كرده‌اند نيز مي‌توان مواردي مانند شفافيت مالي را يافت. به‌طور قطع، داشتن ماموريت، چشم‌انداز و ارزش‌هاي روشن مي‌تواند اين گروه نوپا را در رسيدن به اهداف‌شان ياري رساند. مفاهيمي از اين دست كه از دل متون آموزشي مديريتي بيرون آمده‌اند، سال‌‌هاي زيادي است كه در سازمان‌هاي خيريه نقاط مختلف جهان مورد استفاده قرار گرفته است و به‌طور قطع، استفاده از آنها مي‌تواند موجب كارايي و اثربخشي بهتر اين سازمان‌ها در كشور ما نيز شود؛ يعني انجام درست كارها و انجام كارهاي درست؛ همان چيزي كه اين گروه جوان به‌دنبال آن است.

اهداي 1394جفت كفش در آستانه سال نو، نخستين گام شمشادي و دوستانش است. آنها به‌دنبال اين هستند كه در گام‌هاي بعدي، مواردي مانند لوازم‌التحرير را به‌دست كودكان نيازمند برسانند. هرچند هنوز كه هنوز است و در اين زمان كم باقيمانده به آغاز سال نو، هنوز خيرين كمك‌هاي خود را به حسابي كه اين گروه از جوانان تعيين كرده‌اند واريز مي‌كنند و همين مسئله، وظيفه آنها را براي كمك‌رساني مشكل‌تر مي‌كند.

  • پاشنه كفشتان را بكشيد!

تجربه اميرحسين شمشادي و دوستان همراهش در طرح اهداي 1394جفت كفش به كودكان نيازمند، تجربه موفقي است. اين موفقيت، دلايل متعددي دارد؛ نخستين دليل اين است كه آنها مي‌‌دانند چه مي‌خواهند؛ يعني مي‌‌دانند دقيقا قرار است چه كمكي را به‌دست چه كساني برسانند. انتخاب اهدافي مانند اهداي كفش نو به كودكان دبستاني نيازمند، مسير پيش رو را روشن مي‌كند. وقتي شما بدانيد كه چه مي‌خواهيد، نيمي از راه را رفته‌ايد و مهم‌تر اينكه مي‌توانيد روي هدف مشخص‌شده خود تمركز كنيد و در آن متخصص شويد. براي مثال در مورد ذكر شده، وقتي اهداي كفش به يك گروه سني مشخص به‌عنوان هدف انتخاب مي‌شود، با گذشت زمان و كسب تجربه و گذراندن آزمون و خطاهاي معمول، ديگر افراد درگير در يك پروژه خيريه به خبرگي مورد نياز دست‌پيدا مي‌كنند و با رسيدن به اين خبرگي، مي‌توانند هم كفش‌هايشان را با قيمت بهتري خريداري و هم اينكه كودكان نيازمند را بهتر و راحت‌تر شناسايي كنند. با گذشت زمان، هزينه اين موارد نيز پايين‌تر مي‌آيد. تصور كنيد اين گروه هدفي مانند اين را انتخاب مي‌‌كردند: كمك به خانواده‌هاي نيازمند يا كمك به كودكان نيازمند. در مقابل اين طرح، مي‌توان سؤال‌هاي زيادي را پرسيد.

اينكه كدام كودكان قرار است انتخاب شوند؟ به اين كودكان قرار است چه كمكي اهدا شود؟ اين كمك‌ها قرار است از چه طريقي تهيه شوند؟ شيوه اهداي اين كمك‌ها قرار است چگونه باشد؟ چه تضميني وجود دارد كه كمك‌ها به‌دست نيازمندان واقعي برسد؟ وقتي اهداف يك پروژه خيريه به‌طور مشخص تعيين مي‌شود، مي‌توان انتظار داشت كه هم مسير اجرا به خوبي طي شود و هم به نتيجه خوبي برسد. تجربه‌هاي موفقي از اين دست، كم هم نيستند؛ تجربه‌هايي مانند محك يا بنياد خيريه امام‌علي(ع)؛ خيرين محك قرار است كودكان مبتلا به سرطان را درمان كنند و جوانان جمعيت امام‌علي نيز قرار است به كودكان كمك كنند تا تحصيل را شروع كنند و به مدرسه بروند. هرچه راه مشخص‌تر وهدف روشن‌تر باشد، رسيدن به هدف نيز بهتر و سريع‌تر صورت خواهد گرفت.

  • شما چه مي‌كنيد

لذت كمك كردن به ديگران، وقتي با ايده‌اي سازنده و خلاق همراه باشد و مخاطبش تعداد زيادي باشند، بيشتر و بيشتر مي‌شود.
شما فكر مي‌كنيد چه كمكي مي‌توانيد بكنيد. به شماره 30003344 پيامك بزنيد يا با شماره 23023676 تماس بگيريد. در صورت تمايل، نام خود و شهرتان را نيز ذكر كنيد.

کد خبر 289831

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha